بوی چوب ، آتیش و هیزم وقتی با تقلا میتوانی آتشی دست و پا کنی ، بوی برگهای زرد نم خورده که اطرافت پراکنده شده و زمین را فرش کرده ، بوی جوراب های کاموایی که توی بارون و برف توی کفش مرطوب شدن وقتی که میگذاریشان کنار بخاری ، بوی چای کوهی که تازه دم کشیده ، وقتی لیوان چایت را بغل کرده و به بخار مطبوعش خیره شدی ، بوی یه دسته گل میخک یا نرگس که چپانده ای در گلدان روی میز ، بوی موهای بارون خورده وقتی دختری کلاه پشمی اش را جلوی شومینه در می آورد و گیسوان نمدارش را عطر و نوای زمستان من
، ,بوی ,توی ,بارون ,خورده ,کرده ,، بوی ,گل میخک ,دسته گل ,بوی یه ,میخک یا
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت